شهید آیت الله مطهری با درک ریشه های نفوذ غرب به نقد اندیشه فلسفی غرب پرداخت و با نثار خون پاک خود از چهره کفرآلود اندیشه غرب رخ برگرفت و نفاق جریان روشنفکری در داخل که به مونتاژ اندیشه غربی با اندیشه مذهبی دست یازیده بودند را فاش ساخت. بی شک اندیشه های زلال نشأت گرفته از مبانی دینی شهید مطهری نقشی بسزا در بیداری اسلامی و خیزش های دینی ملت های مظلوم منطقه خاورمیانه که اینک شاهد آنیم داشته و دارد. مطهری ایدئولوگ انقلاب شهید مطهری اعتقاد داشت که «عمل سیاسی» بدون پشتوانه «ایدئولوژیک» نتیجه مطلوب نخواهد بخشید و از این رو به موازات همکاری در فعالیت های مخفی سیاسی، با سخنرانی های پرمحتوای خود به روشنگری نسل جوان پرداخت و با آثار علمی، فلسفی، اجتماعی خود در تداوم و تکامل این روشنگری کوشید. از ویژگی های بارز استاد اهمیت به اندیشه و تفکر بود. او یک متفکر واقعی بود و از هر موقعیتی برای نشر اندیشه استفاده می کرد. ایشان معتقد بود «خود بزرگ نشان دادن» هنر نیست، نشر «هدف» مهم است چه در لباس داستان راستان و چه در پوشش اصول فلسفه و روش رئالیسم. شهید مطهری به عنوان یک اندیشمند پرمایه در واقع ایدئولوگ انقلاب اسلامی، پس از حضرت امام(ره) بود و نقش سازنده ایشان از دوران مهاجرت به تهران و نشر اندیشه و فرهنگ اسلامی در دانشگاه و مسجد و حسینیه آغاز و زمینه ساز پیروزی حرکت اسلامی ایران بود. ایشان پلی بین دانشگاه ها و فیضیه و وسیله ای برای جلوگیری از انحراف و حفظ عقاید خالص اسلامی در جامعه بود. او اول جهان را شناخته بود و براساس جهان شناسی خود، ایدئولوژی اش را انتخاب و براساس آن ایدئولوژی، خط مشی اجتماعی اش را تنظیم کرده بود. ایشان تجسم عینی بود. شهید مطهری هوشیارانه پیشاپیش سؤالات اساسی جامعه را درباره اسلام می دانست. به طور نمونه زمانی که رژیم پهلوی بیشترین تکیه را بر ناسیونالیسم داشت و ارزشهای ناسیونالیستی را در کشور از سطح خانواده تا دانشگاه رواج می داد و گروههای چپ هم بر این مسئله تکیه می کردند؛ او متوجه خطرات رشد این احساسات ناسیونالیستی شد و کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» را نوشت؛ و نشان داد که اسلام و ایران در فرهنگ ملی و اسلامی، دو مقوله جدا از هم نیستند و همه چیزهایی که ما به آنها افتخار می کنیم نشأت گرفته از اسلام است. در صد سال اخیر کتاب او اولین کتابی بود که به طور مستقیم به این مسئله مهم می پرداخت. در آن زمان به نظر می رسید که مسئله حجاب، مسئله ای روبنایی و کوچک است ولی او دقیقاً احساس خطر کرد و بحثهای مفصلی در این زمینه انجام داد. در دوره مشخصی که گرایشهای مارکسیستی در سازمان باصطلاح مجاهدین خلق (منافقین) رسوخ کرد و این گرایشهای التقاطی باعث شد تا گروهی از آنها رسماً مارکسیست شدند؛ استاد هم به شدت شروع به فعالیت کرد و کتابها و جزوات دو سال آخر حیاتش را تدوین کرد؛ در حقیقت آن کتابها پایه ای برای اعتقادات فلسفی اقشار مختلف مردم شد. کتابهایی درباره توحید، نبوت، قیام حضرت مهدی(عج)، فلسفه تاریخ، اقتصاد و... نوشت و در ضمن به تمام شبهاتی که آن گرایشها به وجود می آورند، عمیقاً پاسخ داد. استاد نمونه شهید مرتضی مطهری الگو و اسوه ای کامل برای معلمان است، بنابراین جامعه امروز نیازمند استادان متعهد، متخصص و مومن است تا جویبار تعلیم و تربیت همواره جاری باشد. وصف استاد شهید مطهری در کلام نمی گنجد و حکمت مطهر او و آثار مکتوب و پربارش چنان با عمق اندیشه های ایرانیان در آمیخته که هرگز گسستنی نیست». مجاهدت و تلاش بی نظیر شهید مطهری در فراگیری علوم مختلف، بسیار بود: این متفکر اندیشمند با نقش بی بدیل خود در انتقال مفاهیم و آموزه های دینی به دانشگاه، حلقه اتصال بین حوزه و دانشگاه را ایجاد کرد و به همین دلیل روز معلم به نام متفکر و اندیشمند بزرگ اسلام شهید مطهری نامگذاری شده است. تعلیم و تربیت در دین مبین اسلام جایگاه والایی دارد، مطهری: قرآن قلم را به عنوان نماد تعلیم و تربیت مورد خطاب قرار داده و انسان ها را به تجهیز علم و دانش به منظور درک و فهم بیشتر سفارش کرده است. استادان و دانشگاهیان به عنوان قشر سازنده جامعه و تربیت کنندگان نسل های آینده نقش تعیین کننده ای در فتح قله های عظیم علمی دارند؛ به طوری که دستیابی محققان و پژوهشگران به دانش های نوین از جمله دانش هسته ای، کشور ما را در سراسر جهان مفتخر کرده است. او برای همه اعصار و قرون یک الگوی زنده و شایسته است: آن شهید والامقام توانست در دوران حیات خود چنان باور و اعتقادی را در جامعه به وجود آورد که به جرات می توان گفت هم در بعد اخلاقی و هم از جنبه شخصیتی الگویی بی نظیر است. نیاز عصر جدید و اینکه حوزه و دانشگاه عرصه علم و اخلاق باید تلاش کنند امری مهم است: در این زمینه نیز شهید مطهری نظرات و عقاید روشنگرانه ای دارد که بیان آنها می تواند یک انقلاب اخلاقی و ادبی را در جامعه فراهم آورد. شهید مطهری با روشنگری و تبیین ایده ها و تفکرات نظام اسلامی سعی داشت شکاف و دشمنی هایی که بین حوزه و دانشگاه وجود دارد، از بین ببرد و به نقطه ای ایده آل و مطلوب در بیان این حقایق دست یابد. کلام او این ویژگی را در ذهن تداعی می کند که کلام وی معطوف به جامعه و بطن اجتماع است و می خواهد جامعه را آسمانی و ملکوتی کند، همان کاری که وی در مورد فلسفه نیز انجام داده و برخی مباحث فنی و اصولی را در اجتماعات عمومی با زبانی ساده بیان کرده است تا اصول کاربردی شوند. شهید مطهری با مطرح کردن کلام سیاسی و اقتصادی به دنبال تحقق چنین هدفی بود. ویژگی دیگری در کلام شهید مطهری که همانا شیوه چیدمان آن است: در کلام چند صدساله ما، همواره اولین موضوع توحید است. شهید مطهری کار جدیدی در سازمان کلام انجام داد و مجموعه«جهان بینی اسلامی» یک کتاب کلامی جدید است. در این کتاب «ایمان» نیز یکی از محورهای کلام و اصول دین معرفی می شود. درست است که هم عرض توحید و عدل نیست اما ایمان نیز یک محور تلقی شده است. گاهی برخی با حسن یا سوء نیت، شبهاتی در خصوص آن استاد فرزانه مطرح می کنند، شبهاتی همچون اینکه نقدهای شهید مطهری بر فیلسوفان غربی چندان معتبر نیست، چرا که زبان انگلیسی نمی دانست. در پاسخ به آنها باید گفت که راهیابی فلسفه یونان به شرق نیز از طریق ترجمه آثار صورت گرفته است و همه فیلسوفان اسلامی بر زبان های بیگانه مسلط نبوده اند. ضمن اینکه فیلسوف مطرحی مانند «کانت» آلمانی است و دانستن زبان انگلیسی نیز کمکی به آشنایی با افکار وی نمی کند. شهید مطهری در موضوع کلام تغییری ایجاد نکرد اما در بسیاری از اضلاع این حوزه معرفتی تحولاتی را به وجود آورد، آزاداندیشی و تفکر آزاد او در همه موضوعات جاری و ساری است و البته این موضوع باعث شده بود که در آن زمان حتی موافقان نیز بر وی خرده بگیرند و حتی عده ای نگارش کتاب «داستان راستان» برای کودکان را در شان شخصیتی همچون شهید مطهری ندانند. نیاز جوانان امروز تقویت مبانی فکری و اعتقادی است: آثار به جای مانده از این شهید گرانقدر گنجینه بی نظیری است که می تواند روح تشنه و جویای آگاهی جوانان امروز را به خوبی سیراب کند و چارچوب های فکری آنان را به خوبی و با استحکام بی بدیل سامان دهد. استاد مطهری به عنوان یک اسلام شناس برجسته با ابعاد مختلف اسلام از منظر فقهی و حقوقی، کلامی و فلسفی، عرفانی و اخلاقی و تفسیری و تاریخی آشنا بود. وی تلاش کرد که آموخته های عمیق حوزوی اش را با توجه به نیازهای روزگار خود و با زبانی که برای مخاطبان قابل فهم و درک باشد، عرضه کند. این ویژگی باعث شد که برخی افراد ظاهربین و سطحی نگر به عمق اندیشه و دانش وی توجه نکرده و سادگی بیان شهید مطهری را به معنای سطحی بودن مطالب وی بپندارند. کلمات شهید مطهری را دقیق و حساب شده و برخاسته از مبادی اصیل و مبانی عمیق دانست و گفت: مطالب شهید مطهری به گونه ای است که هم برای افراد عادی مفید است و هم به متخصصان علوم اسلامی نفع می رساند. از آنجایی که او، ناظر به نیازهای روزگار خود مطالب را بیان کرده است، برخی از آن مطالب با توجه به شرایط و چالش های آن دوران بیان شده است. به عنوان مثال، در آن دوران، اندیشه های الحادی مارکسیستی رواج داشته و باعث شده که شهید مطهری به مباحث مربوط به مارکسیسم توجه خاصی داشته باشد. بیانات شهید مطهری در ساحت معرفی اسلام و اندیشه های اسلامی را مختص به زمان و مکان خاصی نیست: بسیاری از منقولات استاد مطهری که در نقد و بررسی اندیشه های الحادی و مخالف اسلام در آن زمان بیان شده، قابل تسری و سرایت در زمان های دیگر است و پاسخ مناسبی برای اندیشه های معاند با اسلام است. آن شهید در عین حال که از مقام علمی بالایی برخوردار بودند، ولی در مقابل عرفا و سالکان الی الله بسیار متواضع بودند و ایشان در عین جامعیتی که در فکر، اخلاق، فقه و سیاست داشتند اهل مناظره، بیان و قلم بودند و ایشان شخصیتی بودند که نسبت به جبهه های مختلف سلاح مطابق به آن را اتخاذ کرده و در آن جبهه وارد گردیده و موفق بیرون می آمدند. تفکر این مرد الهی از چنان عمق علمی و ربط معنوی برخوردار بود که امروز پس از گذشت بیش از سه دهه تقرب فکری استاد مطهری به تبیین پدیده های تقریبی عقلانی بود در واقع فهم عقلانی از دین، سلوک فکری ایشان بود. خود استاد می فرماید که دین هدف را معین می کند و راه رسیدن به هدف تعیین وسیله تامین احتیاجات در قلمرو عقل است. عقل کار خودش را به تدریج تکمیل می کند و هر روز وسیله بهتری انتخاب می کند. از شهادت ایشان همچنان از درخشندگی رهنمایی جامعه برخوردار است. مطهری در پناه چنین اندیشه ای راه قانونمند و قانونگذاری کشور را براساس اهداف اسلامی و تشخیص مصالح و مفاسد از طریق بررسی های عقلانی توصیه می کند. لذا از نظر ایشان تناسب زمانی و مکانی در تقنین امری جدی است. به تعبیر شهید مطهری قوانین اسلامی به اصطلاح امروز در عین این که آسمانی است، زمینی است یعنی براساس مصالح و مفاسد موجود در زندگی بشر است به این معنا که جنبه مرموز و صددرصد مشخص و رمزی ندارد که بگوید حکم خدا به این حرف ها بستگی ندارد و خدا قانونی وضع کرده و خودش از رمزش آگاه است. افکار شهید مطهری در بحث توسعه را مجموعه سازمندی در پیشرفت و شکوفایی کشور است. شایسته است اگر امروز در خصوص الگوی اسلامی ایران صحبت می شود به افکار شهید مطهری مراجعه گردد زیرا این مدل می تواند الگوی مناسب و بی بدیل در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشد. شهید مطهری در دوره افول ارزش ها، نسبت به رواج بی ارزش ها هشدار داده و به زنده کردن ارزش های اسلامی همت گمارده است. در زمینه نشر افکار استاد حرکت معقول و مناسبی صورت گرفته و توجه بخش های مختلف به این اندیشه ها همگون و همساز است، اما در عمل باید منظومه نظام مندی برای اجرای عمیق افکار شهید مطهری در توسعه کشور ترسیم شود. توسعه بومی و مهندسی فرهنگی را باید از جمله مواردی دانست که برای تحقق آن نیازمند بسط افکار شهید مطهری هستیم. شخصیت شهید مطهری شخصیتی جامع الاطراف است و مرزهای زمان ومکان را پشت سر گذاشته و جاوید شده است .اندیشه شهید مطهری متعلق به یک دوره نیست. آن قدر اوج گرفته که از مرزهای شخصی، گروهی، طایفه ای،مرزهای جغرافیایی، سیاسی، تاریخی و ادوار تاریخی عبور کرده است؛ چرا که شهید مطهری حقیقت انسان، توحید و مسیر کامل انسانی را به صورت کامل دریافت کرد؛ بنابر این اندیشه و کلام او مرز، زمان و جغرافیا نمی شناسد. با همه فطرت های پاک و الهی آشناست. با اندیشه های صادق آشناست، دارای فکری منسجم و اندیشه ای پویا بود. اندیشه شهید مطهری در زلال توحید و زلال عدالت جاری است و تا آخر جاری خواهد ماند. او جزو معدود شخصیت هایی است که درباره موضوعات مختلف مورد نیاز جامعه تحقیق و تدبر کرد. جزو اندیشمندانی است که تمام نیازها، مخاطرات و گله های انسانی را در مسیر کمال شناخت و برای همه آن ها نسخه های تعالی بخش ارایه کرد. در این حال در عصر حاضر رواج عرفان های کاذب و نوظهور، ضرورت آگاهی بخشی به جوانان در مواجهه با عرفان های غیراسلامی را می طلبد: عرفان عملی - یعنی رابطه انسان با خدا - همواره و حتی پیش از اسلام هم وجود داشته است و مراد ما از عرفان در این گفت وگو «عرفان نظری» است. هنگامی که سخن ازعرفان های نوظهور و کاذب مطرح می شود، مراد نوعی از عرفان است که وجه دینی، یعنی نوع نگاه به خدا در آن جایی ندارد. معرفی کامل و جامع از اسلام یکی از راه های مقابله با عرفان های نوظهور است و هنگامی که اسلام را به یک جوان ارائه می کنیم، تنها از ابعاد فقهی و باید و نبایدهای آن سخن نگوییم، چرا که پذیرش اسلام اگرچه با بیان شهادتین و به صورت شفاهی حاصل می شود، اما باید توسط قلب همانگونه که در آیه ١۴ سوره حجرات آمده است و از روی معرفت صورت گیرد بی شک اندیشه های زلال نشأت گرفته از مبانی دینی شهید مطهری نقشی بسزا در بیداری اسلامی و خیزش های دینی ملت های مظلوم منطقه خاورمیانه که اینک شاهد آنیم داشته و دارد. مطهری ایدئولوگ انقلاب شهید مطهری اعتقاد داشت که «عمل سیاسی» بدون پشتوانه «ایدئولوژیک» نتیجه مطلوب نخواهد بخشید و از این رو به موازات همکاری در فعالیت های مخفی سیاسی، با سخنرانی های پرمحتوای خود به روشنگری نسل جوان پرداخت و با آثار علمی، فلسفی، اجتماعی خود در تداوم و تکامل این روشنگری کوشید. از ویژگی های بارز استاد اهمیت به اندیشه و تفکر بود. او یک متفکر واقعی بود و از هر موقعیتی برای نشر اندیشه استفاده می کرد. ایشان معتقد بود «خود بزرگ نشان دادن» هنر نیست، نشر «هدف» مهم است چه در لباس داستان راستان و چه در پوشش اصول فلسفه و روش رئالیسم. شهید مطهری به عنوان یک اندیشمند پرمایه در واقع ایدئولوگ انقلاب اسلامی، پس از حضرت امام(ره) بود و نقش سازنده ایشان از دوران مهاجرت به تهران و نشر اندیشه و فرهنگ اسلامی در دانشگاه و مسجد و حسینیه آغاز و زمینه ساز پیروزی حرکت اسلامی ایران بود. ایشان پلی بین دانشگاه ها و فیضیه و وسیله ای برای جلوگیری از انحراف و حفظ عقاید خالص اسلامی در جامعه بود. او اول جهان را شناخته بود و براساس جهان شناسی خود، ایدئولوژی اش را انتخاب و براساس آن ایدئولوژی، خط مشی اجتماعی اش را تنظیم کرده بود. ایشان تجسم عینی بود. شهید مطهری هوشیارانه پیشاپیش سؤالات اساسی جامعه را درباره اسلام می دانست. به طور نمونه زمانی که رژیم پهلوی بیشترین تکیه را بر ناسیونالیسم داشت و ارزشهای ناسیونالیستی را در کشور از سطح خانواده تا دانشگاه رواج می داد و گروههای چپ هم بر این مسئله تکیه می کردند؛ او متوجه خطرات رشد این احساسات ناسیونالیستی شد و کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» را نوشت؛ و نشان داد که اسلام و ایران در فرهنگ ملی و اسلامی، دو مقوله جدا از هم نیستند و همه چیزهایی که ما به آنها افتخار می کنیم نشأت گرفته از اسلام است. در صد سال اخیر کتاب او اولین کتابی بود که به طور مستقیم به این مسئله مهم می پرداخت. در آن زمان به نظر می رسید که مسئله حجاب، مسئله ای روبنایی و کوچک است ولی او دقیقاً احساس خطر کرد و بحثهای مفصلی در این زمینه انجام داد. در دوره مشخصی که گرایشهای مارکسیستی در سازمان باصطلاح مجاهدین خلق (منافقین) رسوخ کرد و این گرایشهای التقاطی باعث شد تا گروهی از آنها رسماً مارکسیست شدند؛ استاد هم به شدت شروع به فعالیت کرد و کتابها و جزوات دو سال آخر حیاتش را تدوین کرد؛ در حقیقت آن کتابها پایه ای برای اعتقادات فلسفی اقشار مختلف مردم شد. کتابهایی درباره توحید، نبوت، قیام حضرت مهدی(عج)، فلسفه تاریخ، اقتصاد و... نوشت و در ضمن به تمام شبهاتی که آن گرایشها به وجود می آورند، عمیقاً پاسخ داد. استاد نمونه شهید مرتضی مطهری الگو و اسوه ای کامل برای معلمان است، بنابراین جامعه امروز نیازمند استادان متعهد، متخصص و مومن است تا جویبار تعلیم و تربیت همواره جاری باشد. وصف استاد شهید مطهری در کلام نمی گنجد و حکمت مطهر او و آثار مکتوب و پربارش چنان با عمق اندیشه های ایرانیان در آمیخته که هرگز گسستنی نیست». مجاهدت و تلاش بی نظیر شهید مطهری در فراگیری علوم مختلف، بسیار بود: این متفکر اندیشمند با نقش بی بدیل خود در انتقال مفاهیم و آموزه های دینی به دانشگاه، حلقه اتصال بین حوزه و دانشگاه را ایجاد کرد و به همین دلیل روز معلم به نام متفکر و اندیشمند بزرگ اسلام شهید مطهری نامگذاری شده است. تعلیم و تربیت در دین مبین اسلام جایگاه والایی دارد، مطهری: قرآن قلم را به عنوان نماد تعلیم و تربیت مورد خطاب قرار داده و انسان ها را به تجهیز علم و دانش به منظور درک و فهم بیشتر سفارش کرده است. استادان و دانشگاهیان به عنوان قشر سازنده جامعه و تربیت کنندگان نسل های آینده نقش تعیین کننده ای در فتح قله های عظیم علمی دارند؛ به طوری که دستیابی محققان و پژوهشگران به دانش های نوین از جمله دانش هسته ای، کشور ما را در سراسر جهان مفتخر کرده است. او برای همه اعصار و قرون یک الگوی زنده و شایسته است: آن شهید والامقام توانست در دوران حیات خود چنان باور و اعتقادی را در جامعه به وجود آورد که به جرات می توان گفت هم در بعد اخلاقی و هم از جنبه شخصیتی الگویی بی نظیر است. نیاز عصر جدید و اینکه حوزه و دانشگاه عرصه علم و اخلاق باید تلاش کنند امری مهم است: در این زمینه نیز شهید مطهری نظرات و عقاید روشنگرانه ای دارد که بیان آنها می تواند یک انقلاب اخلاقی و ادبی را در جامعه فراهم آورد. شهید مطهری با روشنگری و تبیین ایده ها و تفکرات نظام اسلامی سعی داشت شکاف و دشمنی هایی که بین حوزه و دانشگاه وجود دارد، از بین ببرد و به نقطه ای ایده آل و مطلوب در بیان این حقایق دست یابد. کلام او این ویژگی را در ذهن تداعی می کند که کلام وی معطوف به جامعه و بطن اجتماع است و می خواهد جامعه را آسمانی و ملکوتی کند، همان کاری که وی در مورد فلسفه نیز انجام داده و برخی مباحث فنی و اصولی را در اجتماعات عمومی با زبانی ساده بیان کرده است تا اصول کاربردی شوند. شهید مطهری با مطرح کردن کلام سیاسی و اقتصادی به دنبال تحقق چنین هدفی بود. ویژگی دیگری در کلام شهید مطهری که همانا شیوه چیدمان آن است: در کلام چند صدساله ما، همواره اولین موضوع توحید است. شهید مطهری کار جدیدی در سازمان کلام انجام داد و مجموعه«جهان بینی اسلامی» یک کتاب کلامی جدید است. در این کتاب «ایمان» نیز یکی از محورهای کلام و اصول دین معرفی می شود. درست است که هم عرض توحید و عدل نیست اما ایمان نیز یک محور تلقی شده است. گاهی برخی با حسن یا سوء نیت، شبهاتی در خصوص آن استاد فرزانه مطرح می کنند، شبهاتی همچون اینکه نقدهای شهید مطهری بر فیلسوفان غربی چندان معتبر نیست، چرا که زبان انگلیسی نمی دانست. در پاسخ به آنها باید گفت که راهیابی فلسفه یونان به شرق نیز از طریق ترجمه آثار صورت گرفته است و همه فیلسوفان اسلامی بر زبان های بیگانه مسلط نبوده اند. ضمن اینکه فیلسوف مطرحی مانند «کانت» آلمانی است و دانستن زبان انگلیسی نیز کمکی به آشنایی با افکار وی نمی کند. شهید مطهری در موضوع کلام تغییری ایجاد نکرد اما در بسیاری از اضلاع این حوزه معرفتی تحولاتی را به وجود آورد، آزاداندیشی و تفکر آزاد او در همه موضوعات جاری و ساری است و البته این موضوع باعث شده بود که در آن زمان حتی موافقان نیز بر وی خرده بگیرند و حتی عده ای نگارش کتاب «داستان راستان» برای کودکان را در شان شخصیتی همچون شهید مطهری ندانند. نیاز جوانان امروز تقویت مبانی فکری و اعتقادی است: آثار به جای مانده از این شهید گرانقدر گنجینه بی نظیری است که می تواند روح تشنه و جویای آگاهی جوانان امروز را به خوبی سیراب کند و چارچوب های فکری آنان را به خوبی و با استحکام بی بدیل سامان دهد. استاد مطهری به عنوان یک اسلام شناس برجسته با ابعاد مختلف اسلام از منظر فقهی و حقوقی، کلامی و فلسفی، عرفانی و اخلاقی و تفسیری و تاریخی آشنا بود. وی تلاش کرد که آموخته های عمیق حوزوی اش را با توجه به نیازهای روزگار خود و با زبانی که برای مخاطبان قابل فهم و درک باشد، عرضه کند. این ویژگی باعث شد که برخی افراد ظاهربین و سطحی نگر به عمق اندیشه و دانش وی توجه نکرده و سادگی بیان شهید مطهری را به معنای سطحی بودن مطالب وی بپندارند. کلمات شهید مطهری را دقیق و حساب شده و برخاسته از مبادی اصیل و مبانی عمیق دانست و گفت: مطالب شهید مطهری به گونه ای است که هم برای افراد عادی مفید است و هم به متخصصان علوم اسلامی نفع می رساند. از آنجایی که او، ناظر به نیازهای روزگار خود مطالب را بیان کرده است، برخی از آن مطالب با توجه به شرایط و چالش های آن دوران بیان شده است. به عنوان مثال، در آن دوران، اندیشه های الحادی مارکسیستی رواج داشته و باعث شده که شهید مطهری به مباحث مربوط به مارکسیسم توجه خاصی داشته باشد. بیانات شهید مطهری در ساحت معرفی اسلام و اندیشه های اسلامی را مختص به زمان و مکان خاصی نیست: بسیاری از منقولات استاد مطهری که در نقد و بررسی اندیشه های الحادی و مخالف اسلام در آن زمان بیان شده، قابل تسری و سرایت در زمان های دیگر است و پاسخ مناسبی برای اندیشه های معاند با اسلام است. آن شهید در عین حال که از مقام علمی بالایی برخوردار بودند، ولی در مقابل عرفا و سالکان الی الله بسیار متواضع بودند و ایشان در عین جامعیتی که در فکر، اخلاق، فقه و سیاست داشتند اهل مناظره، بیان و قلم بودند و ایشان شخصیتی بودند که نسبت به جبهه های مختلف سلاح مطابق به آن را اتخاذ کرده و در آن جبهه وارد گردیده و موفق بیرون می آمدند. تفکر این مرد الهی از چنان عمق علمی و ربط معنوی برخوردار بود که امروز پس از گذشت بیش از سه دهه تقرب فکری استاد مطهری به تبیین پدیده های تقریبی عقلانی بود در واقع فهم عقلانی از دین، سلوک فکری ایشان بود. خود استاد می فرماید که دین هدف را معین می کند و راه رسیدن به هدف تعیین وسیله تامین احتیاجات در قلمرو عقل است. عقل کار خودش را به تدریج تکمیل می کند و هر روز وسیله بهتری انتخاب می کند. از شهادت ایشان همچنان از درخشندگی رهنمایی جامعه برخوردار است. مطهری در پناه چنین اندیشه ای راه قانونمند و قانونگذاری کشور را براساس اهداف اسلامی و تشخیص مصالح و مفاسد از طریق بررسی های عقلانی توصیه می کند. لذا از نظر ایشان تناسب زمانی و مکانی در تقنین امری جدی است. به تعبیر شهید مطهری قوانین اسلامی به اصطلاح امروز در عین این که آسمانی است، زمینی است یعنی براساس مصالح و مفاسد موجود در زندگی بشر است به این معنا که جنبه مرموز و صددرصد مشخص و رمزی ندارد که بگوید حکم خدا به این حرف ها بستگی ندارد و خدا قانونی وضع کرده و خودش از رمزش آگاه است. افکار شهید مطهری در بحث توسعه را مجموعه سازمندی در پیشرفت و شکوفایی کشور است. شایسته است اگر امروز در خصوص الگوی اسلامی ایران صحبت می شود به افکار شهید مطهری مراجعه گردد زیرا این مدل می تواند الگوی مناسب و بی بدیل در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باشد. شهید مطهری در دوره افول ارزش ها، نسبت به رواج بی ارزش ها هشدار داده و به زنده کردن ارزش های اسلامی همت گمارده است. در زمینه نشر افکار استاد حرکت معقول و مناسبی صورت گرفته و توجه بخش های مختلف به این اندیشه ها همگون و همساز است، اما در عمل باید منظومه نظام مندی برای اجرای عمیق افکار شهید مطهری در توسعه کشور ترسیم شود. توسعه بومی و مهندسی فرهنگی را باید از جمله مواردی دانست که برای تحقق آن نیازمند بسط افکار شهید مطهری هستیم. شخصیت شهید مطهری شخصیتی جامع الاطراف است و مرزهای زمان ومکان را پشت سر گذاشته و جاوید شده است .اندیشه شهید مطهری متعلق به یک دوره نیست. آن قدر اوج گرفته که از مرزهای شخصی، گروهی، طایفه ای،مرزهای جغرافیایی، سیاسی، تاریخی و ادوار تاریخی عبور کرده است؛ چرا که شهید مطهری حقیقت انسان، توحید و مسیر کامل انسانی را به صورت کامل دریافت کرد؛ بنابر این اندیشه و کلام او مرز، زمان و جغرافیا نمی شناسد. با همه فطرت های پاک و الهی آشناست. با اندیشه های صادق آشناست، دارای فکری منسجم و اندیشه ای پویا بود. اندیشه شهید مطهری در زلال توحید و زلال عدالت جاری است و تا آخر جاری خواهد ماند. او جزو معدود شخصیت هایی است که درباره موضوعات مختلف مورد نیاز جامعه تحقیق و تدبر کرد. جزو اندیشمندانی است که تمام نیازها، مخاطرات و گله های انسانی را در مسیر کمال شناخت و برای همه آن ها نسخه های تعالی بخش ارایه کرد. در این حال در عصر حاضر رواج عرفان های کاذب و نوظهور، ضرورت آگاهی بخشی به جوانان در مواجهه با عرفان های غیراسلامی را می طلبد: عرفان عملی - یعنی رابطه انسان با خدا - همواره و حتی پیش از اسلام هم وجود داشته است و مراد ما از عرفان در این گفت وگو «عرفان نظری» است. هنگامی که سخن ازعرفان های نوظهور و کاذب مطرح می شود، مراد نوعی از عرفان است که وجه دینی، یعنی نوع نگاه به خدا در آن جایی ندارد. معرفی کامل و جامع از اسلام یکی از راه های مقابله با عرفان های نوظهور است و هنگامی که اسلام را به یک جوان ارائه می کنیم، تنها از ابعاد فقهی و باید و نبایدهای آن سخن نگوییم، چرا که پذیرش اسلام اگرچه با بیان شهادتین و به صورت شفاهی حاصل می شود، اما باید توسط قلب همانگونه که در آیه ١۴ سوره حجرات آمده است و از روی معرفت صورت گیرد
مطهریهای دهه 90 چه كسانی هستند ؟ تأکیدهای رهبر معظم انقلاب بر ضرورت مطالعهی آثار شهید مطهری، هم به لحاظ جایگاه رهبری ایشان اهمیت دارد و هم به جهت اشرافی که ایشان بر به مسائل دارند. منطقی است که باید این دیدگاه را پذیرفته شود و توسط مسئولان و دستاندرکاران مورد توجه ویژه قرار گیرد. ایشان بارها فرمودهاند که کتابهای استاد شهید مطهری مبنای فکری و نظری نظام جمهوری اسلامی است و وقتی به کتابهای ایشان مراجعه میکنیم، به روشنی درمییابیم که کتابهای استاد یک دورهی کامل مبانی نظری و فکری اسلام در باب اخلاق، اصول عقاید، حکومتداری و ... است. همچنین کاری که در حوزهها در مورد آثار استاد مطهری باید انجام گیرد، ایجاد یک جریان اصیل است. اگر بخواهیم به این فرمایشهای رهبری نگاهی سطحی داشته باشیم، میتوانیم آثار شهید مطهری را به عنوان کتب درسی حوزه و دانشگاه تعریف کنیم. به نظر من این کمترین بهرهبرداری است که میتوان از کتابهای استاد مطهری داشت. البته این کار لازم است، اما کافی نیست و باید گفت که حداقل کار است. که 30 یا 40 سال قبل تولید شده و شاید بخشی از آنها مبتنی بر واقعیات امروزین جامعهی ما نباشد. این یک خلاء است که ما از روی تهیدستی و ناچاری به آثار ایشان متمسک میشویم و این خلاء باید با الگو قرار دادن شهید مطهری در نحوهی ورود به مسائل جبران گردد. باید به این هم اشاره کنم که متأسفانه شهید مطهری در حوزه نسبت به دانشگاه ناشناختهتر است. یک دلیل آن عدم کار جدی در مورد شخصیت استاد مطهری است. دلیل دیگر هم وجود این اعتقاد بود که اگر کسی از حوزه خارج میشد، نسبت به او دید مثبتی وجود نداشت و کماهمیتی به نظریات او هم شاید به این دلیل بوده است. اگر بخواهیم در این زمینه نمونهی دیگری را نام ببریم، علامهی جعفری است؛ این شخصیت فرهیخته و فاضل به دلیل عدم حضورش در حوزه طبیعتاً بین حوزویان ناشناختهتر ماند. تا آنجا که من اطلاع دارم، در جامعةالزهرا اساساً یک دورهی رسمی غیر حضوری برقرار است که مبانی فکری و کتابهای شهید مطهری مورد توجه قرار میگیرد و بعد از گرفتن امتحان از آثار ایشان بر اساس آن، مدرکی به آنها اعطا میشود. سایت شهید آوینی
باید چند کار در حوزهی نشر کتابهای استاد مطهری انجام داد: اولاً ما میتوانیم بر اساس کتابهای ایشان به لحاظ فرهنگی و خلاقیت، کارهای تازهای انجام دهیم تا این آثار را از انزوا خارج کنیم و در قالبهای مختلفی برای اقشار متعدد جامعه عرضه نماییم؛ مثلاً برای زنان، کارگران، روحانیان، کارمندان و فرهنگیان. این کتب برای اقشار مختلف جامعه تولید شود و در سطح گسترده توزیع گردد. ثانیاً دورههای سیر مطالعاتی از کتابهای ایشان برگزار شود و در مجامع دانشگاهی و آموزشی، اعم از دبیرستانها، به عنوان یک مبنع قرار بگیرد. حتی اگر به عنوان کتب درسی مطرح نشود، در کنار دروس اصلی مورد استفاده باشد و تشویقهایی برای مطالعه و فعالیت روی آثار استاد در نظر گرفت. مثلاً دولت میتواند برای کارمندان خود این طرح را اجرا کند.
با این کارها میشود جریانی را ایجاد کرد که فرمایشهای شهید مطهری را از این انزوا خارج نمود. من بسیاری از آثار شهید مطهری را سراغ دارم که ترجمه شده و در خارج از کشور مطالعه میشود. این موضوع میطلبد که تلاش بیشتری در بخش ترجمه و نرمافزاری آثار شهید مطهری صورت گیرد.
شهید مطهری تعبیری دارد و میفرماید وقتی که از حوزه به تهران رفتم و وارد دانشگاه شدم، احساس کردم آن چیزی که من در حوزه فراگرفتهام دیگر به درد مردم نمیخورد. از وقتی که ایشان به تهران رفت، موارد احتیاج مردم را درک کرد و با مراجعه به مبانی اصیل اسلامی و آسیبشناسی میدانی که در سطح دانشگاه و جامعه انجام داد، توانست نسبت به مسائل روز جامعه اجتهاد و استنباط کند و خود را در صف مقدم مباحث عقیدتی و فکری قرار دهد.
ماندگاری مباحث شهید مطهری و استقبال از آن به خاطر این است که آثار ایشان ملموس و راهبردی و مورد نیاز مردم بود. اگر اجتهاد ما نیز مبتنی بر واقعیات جامعه و بر اساس آشنایی با آسیبهای آن باشد، طبیعتاً این اجتهاد و تولید علم ماندگاری بیشتری خواهد داشت.
رهبر انقلاب فرمایشی داشتند مبنی بر اینکه ما باید مطهریهایی برای دههی 80 و 90 داشته باشیم، چرا که نیازهای جامعه روزبهروز نو میشود. اینجا است که جایگاه اصلی رهبری مشخص میشود و اینکه ایشان آینده و افقهای جامعه را رصد میکنند و خلاءها را میبینند.
اینکه میگوییم نباید بر آثار شهید مطهری متوقف شد، این مانند سکه است که دو رو دارد؛ آن روی سکهاش یک آسیبشناسی است و آن این است که ما نتوانستهایم افراد دیگری را جایگزین شهید مطهری کنیم و مجبوریم به کتابهایی مراجعه کنیم
با توجه به اینکه سند چشماندازی در حوزه در حال تدوین است و در مراحل پایانی بررسی قرار دارد، ما باید به سمتی برویم که بتوانیم افرادی مثل مطهری را در حوزه تربیت کنیم. البته حضرت آقا فرمودند اگر الان شهید مطهری را نداریم، افرادی مثل آیتالله مصباح را داریم و با شناختن ظرفیت حوزه و برنامهریزی دقیق میتوان نظیر این افراد را در حوزه تربیت کرد.
اما این درست نیست که جریان تحول در حوزه را به شهید مطهری نسبت دهیم، ولی همانقدر که ایشان در بستر جامعه توانست تحول ایجاد کند، در همان مقیاس هم در حوزه ایجاد تحول کرده است. الان هم برگرفته از نظرات شهید مطهری و دیگر علما، حوزه به این سمت میرود که از خواندن اصول و فقه تنها خارج و علوم دیگر از جمله تفسیر، فلسفه، کلام و تبلیغ هم از دروس رایج حوزه شود. البته فقه و اصول محور است، اما باید به این سمت برویم که با توجه به نیازهای جامعه افرادی را پرورش داده و تحویل جامعه دهیم.
در خصوص این مطالبهی رهبر معظم انقلاب که آثار شهید مطهری باید جزو مواد درسی حوزه قرار گیرد، من معتقدم این حداقل کار است و شاید به تعبیری چون ایشان احساس کردهاند که آن سقف کار به صورت ایدهآل انجام نمیگیرد، حداقل این بخش کار انجام شود. در مورد برنامههای فعلی حوزه در زمینهی آثار شهید مطهری، الان به شکل پراکنده یک سیر مطالعاتی به صورت برنامهی جنبی در حال انجام است.
اگر این مسئله در حوزه فراگیر شود، میتوانیم آثار استاد مطهری را به عنوان یک رشتهی تخصصی تعریف کنیم و در کنار آن نظرات دیگر افراد را نیز مطرح کنیم. طبیعتاً باید آرای شهید مطهری را مورد دقت قرار داد و اگر نیاز به نقد دارد، در یک فضای علمی محققانه بهدور از مسائل سیاسی آنها را نقد و بررسی نمود. اگر هم به بازشناسی و بازشکافی نیاز دارد، این کار به بهترین نحو صورت گیرد تا به عنوان یکی از محورهای نظری نظام رسمیت پیدا کند.
شهيد مطهري معلم اسوه
شهید مطهری : در میان عوامل فساد اخلاق و تضعیف روحیه و در میان عواملی كه در زندگی ایجاد بدبختی و ناتوانی می كنند ، چیزی به اندازه تنعم و نازپروردگی مؤثر نیست . با سلام خدمت شما کاربر عزیز و خیلی خوشحالم که در مشاهده ی وبلاگ بنده هستید.